دریکی از عملیات ها وقتی کالیبر به صورتش خورده بود تیر کالیبر صورتش را سوراخ وآسیب جدی رسانده بود در بیمارستان فک بالا و پائین را سیم پیچی کرده بودند و برایاستراحت به خانه فرستاده بودند . از منزلش با من تماس گرفتند و گفتند حسین آقا باشما کار دارد سریع به خانه اش واقع در باغ جزایری لنگرود رفتم ، وقتی ایشان رادیدم خیلی تأسف خوردم ، ایشان فقط می توانست با نی شیر یا مایعات بنوشد . گفتمحسین جان بالاخره حسابی لاغر می شوی ، فرمود بار گناهانم کمتر می شود ، صحبت شد کهایشان را برای ادامه معالجه چندین بار به پورسینا ببریم ، خلاصه با تلاش زیاد موفقشدم از آمبولانس سپاه لنگرود استفاده کنم . وقتی با آمبولانس طبق قرار به خانهایشان رفتم ، دکتر : با ماشین عمومی می رفتیم ، گفتم چرا ؟ فرمود شاید مجروحمهمتری در راه باشد که آمبولانس مورد نیاز ایشان باشد من که الحمد لله دست و پایمسالم است فقط دشمن دهنم را دوخته است . این مطلب در ذهنم ماند تا موقعی که ماسکشیمیایی را به بسیجی که بی سیم چی وی بود داد تا او زنده بماند ولی خودش به شهادتبرسد .
اینبود رمز موفقیت شهید املاکی !
حبیب رمضانپور
الهـي...برچسب : نویسنده : سیدآبادی mobinlog بازدید : 422